خبرگزاری فارس - گروه سلامت: کمبود پزشک متخصص در کشور و پایین بودن سرانه آن در کشور نیازمند این است که تربیت پزشک در کشور به میزان زیادی افزایش پیدا کند. مسئلهای که در حال حاضر به دغدغه رئیسجمهور و شورای عالی انقلاب فرهنگی تبدیل شده است و وزارت بهداشت مکلف شده است تا دانشجویان بیشتری در این حوزه جذب کند، با وجود این امسال ظرفیت پذیرش دستیاری پزشکی تنها ۷ درصد رشد داشته است که باعث ایجاد سوالاتی در بین کارشناسان شده است.
در همین زمینه داریوش چیوایی کارشناس حوزه سلامت، با اشاره به نیاز کشور به پزشک متخصص گفت: بالاخره در این کشور نیاز به متخصص وجود دارد یا خیر؟ در حال حاضر سرانه متخصص در کشور چند است و در دنیا چند است؟ شما به عنوان کشوری که میخواهید به مردم یک دسترسی خوب در حوزه بهداشت و درمان بدهید باید به چه عددی در سرانه برسید؟ همه می گویند مشکل از توزیع است، مشکل تعداد نیست. اما موضوع این است که خود مشکلات و مسائل توزیع هم منتج از کمبود است.
چالش حوزه توزیع به کمبود پزشک برمیگردد
وی ادامه داد: اگر به توزیعکننده بگوییم چرا پزشکان را خوب توزیع نمیکنی؟ میگوید اصلاً پزشک ندارم. البته نمیشود تفاوت کار در مناطق مختلف را نادیده گرفت برای همین هم ضرایبی را دیدهاند. مثلاً امسال در تفاهمنامه روستایی دریافتی پزشکانی که در جزایر هستند دو برابر شد. یا در مناطق محروم سقف کارانه را برداشتهاند؛ یعنی اگر پزشک آنجا کار کند و فعالیت داشته باشد سقف ندارد. موضوع این است اگر نیرو به اندازه کافی داشته باشید این چالشها را در توزیع ندارید. مثلاً در یک تخصصی، در هر استان که دیگر حرف گزافی نیست مثلاً اورولوژیست آقا و خانم داشته باشیم. در هر استان جراح آقا و خانم را داشته باشیم. بعد نگاه میکنیم میبینیم اصلاً به تعداد توزیع استانها ممکن است از آن تخصص و فوق تخصص نداشته باشیم.
این کارشناس حوزه سلامت افزود: حاکمیت به واسطه چند موضوع که یکی از آنها بحث نیاز است باید افزایش تربیت پزشک متخصص را داشته باشد. همینطور بحث اسناد بالادستی که سیاستهای کلی سلامت، توسعه کمی و کیفی آموزش پزشکی را در دستور دارد. یا در اهداف سند چشمانداز گفته است شما باید در شاخصهای سلامت تا افق ۱۴۰۴ اول منطقه شوید. یکی از این شاخصها هم نسبت نیروی انسانی پزشک به جمعیت است که میشود به شاخص پزشک متخصص به جمعیت تفکیک کرد. بنابراین اگر میخواهیم اول باشیم باید تربیت کنیم.
چیوایی با بیان اینکه ضرورت ایجاد میکند افزایش ظرفیت صورت بگیرد، اظهار داشت: مسئولان حوزه سلامت باید در این خصوص توضیح دهند که چرا ۲۵ درصد شده است ۷ درصد؟ چرا افزایش ظرفیت به نسبت افزایش عمومی نبوده است؟ بیایند توضیح بدهند دلیلشان برای این کار چه بوده است.
جذب دستیار کمکحال وزارت بهداشت است
وی در پاسخ به این که آیا امکانات وزارت بهداشت جوابگوی افزایش بیشتر ظرفیتها است؟ تصریح کرد: در حوزه سلامت دستیار خودش کمککننده و کمکحال سیستم است. حضور دستیار یعنی حداقل شما یک پزشک عمومی آنجا دارید و این خودش برای سیستم یک امکان است. در همین دولت فکر میکنم بالغبر ۱۰ هزار تخت افتتاح شده است. ۱۰ هزار تخت مفهومش این است که مثلاً اگر عدد تخت بیمارستانی شما ۱۴۰ هزار بوده، ۱۵۰ هزار تخت شده است. خیلی از این تختهایی هم که افتتاح شده، در دانشگاههای علوم پزشکی مطرح بوده است. مثلاً دانشگاه علوم پزشکی تهران نزدیک ۱۰۰۰ تخت، دانشگاه شهید بهشتی نزدیک ۱۰۰۰ تخت بوده است. دانشگاه علوم پزشکی ایران هم نزدیک ۱۰۰۰ تخت در این یکی دو سال افتتاح کرده است.
این کارشناس حوزه سلامت اضافه کرد: این خودش ظرفیت آموزش پزشکی است. یعنی همه اینها کارورز بالینی (اینترن) میخواهد، دستیار تخصص(رزیدنت) میخواهد. از آن طرف ما فارغالتحصیلان سالهای گذشته را به عنوان نیروی انسانی متخصص برای آموزش داریم. یعنی اساتید فلوشیپ که میتوانند آموزش بدهند را داریم. دوستان میتوانند به کارگیری کنند. ضمن اینکه به واسطه نظام پرداختی که وجود دارد (نه اینکه در ماهیت این شکلی باشد)، پزشک محل درآمد است. برای بیمارستان پزشک بگیرند، درآمد کسب کنند که تامین مالی آن هم ایجاد شود.
وی با اشاره به نقل یکی از مدیران شورای عالی انقلاب فرهنگی از رئیسجمهور که گفته بود اگر برای افزایش ظرفیت نیاز به اعتبار دارید در هیئت دولت مطرح کنید، اعتبار میدهیم، اظهار داشت: دوستان بیایند مطرح کنند چه میخواهند. بیمارستان که افتتاح شده است، پول هم هست آیا مطلب دیگری وجود دارد؟
نگاه سنتی حاکم بر پزشکی مانع افزایش ظرفیت
چیوایی درباره اینکه آیا وجود تعارض منافع در وزارت بهداشت دلیل مقاومت با افزایش ظرفیتها است؟ گفت: درست است که متولی رسمی نظام سلامت وزارت بهداشت است، درست است که تأمین مالی وظیفه بیمه است، درست است که به صورت رسمی بعضی نوشتهها را داریم، ولی قدرتهایی که تاثیرگذار هستند که الزاماً فقط اینها نیستند. من تصورم این است که نگاه سنتی حاکم بر پزشکی کشور این است که تعداد زیاد نشود. این نگاه سنتی یک وقت در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس است، یک وقت در وزارت بهداشت است، یک وقت در نهاد دیگری است.
وی ادامه داد: این نگاه حاکم و نفوذی که وجود دارد که من اسمش را نگاه سنتی پزشکان میگذارم. کسانی که قدیمیترند، در ساختار سیاسی دستی بر قدرت دارند، اینها هستند که مقاومت میکنند. وزارت بهداشت بیشتر متاثر از دولت است و در دولت هم رئیسجمهور تأکید کرد که تعداد پزشک متخصص باید تغییر کند. بنابراین وزارت بهداشت نیست که مقاومت میکند. اگر این باشد که باید اسمش را سرپیچی از دستور رئیسجمهور و دولت گذاشت که اصلاً یک چیز عجیبی میشود و من هم چنین چیزی را تائید نمیکنم. بالاخره قدرتهای مختلف در جاهای مختلف که پزشکان حضور دارند، وجود دارد. جریان سنتی پزشکی آلوپاتیک کشور که آدمهای دارای دسترسی در جاهای مختلف هستند. در فرهنگستان، نظام پزشکی حتی در خود وزارت بهداشت هستند و بالاخره نگاهشان این است.
این کارشناس نظام سلامت افزود: اینکه این نگاه متأثر از چیست؟ آیا متاثر از تعارض منافع است؟ متأثر از یک دیدگاه اقتصادی است؟ یا متأثر از یک نگاه سنتی حاکم بر ارائه خدمت است؟ یا بومی است که در آن تحصیل کرده و در آن زیست کرده است؟ اینها قابل بحث است. اما طرف در کل نگاهش این است که چه کاری است پزشک زیاد باشد. ممکن است اصلاً قصد بدی نداشته باشد. فکر میکند چرا باید هر جا یک پزشک باشد؟ مگر بقالی است که هر جا یک پزشک باشد؟ این شکلی فکر میکنند.
وی تصریح کرد: من نگاهم این است که الزام دسترسی در حوزه خدمات بهداشتی درمانی، وجود نیروی ماهر آماده خدمت است، ساده یعنی پزشک میخواهد و فکر میکنم کیفیت نهفته در کمیت است و این را فناوری علوم آموزشی تأیید میکند. دانشِ آموزش در دنیا میگوید شما میخواهید باکیفیتتر تربیت کنید، بحث اول این است که کمیت ورودی را زیاد کنید تا دسترسی شما به استعدادهای مختلف زیاد شود. دوستان نگاهشان برعکس است. دلیل هم اقامه میکنند. میگویند به نظر ما کیفیت در گزیده کردن افراد است و باید از اول مثلاً ۱۰ نفر بیاوریم همانها را آموزش دهیم. اینجوری میشود که نیروی با کیفیت تربیت میشود.
با افزایش ظرفیتها، ۱۵ سال آینده به سرانه قابل قبول نزدیک میشویم
چیوایی درباره مدت زمان لازم برای رسیدن به میانگین جهانی در سرانه پزشک متخصص اظهار داشت: این بستگی به معیارهای مختلف دارد. یکی از آنها رشد جمعیت است. دوم این است که چقدر از پزشکانی که تربیت میکنید در سیستم به کار گرفته میشوند. درحال حاضر هم صحبت از مهاجرت میکنند که نه تأیید و نه رد میشود. مهاجرت الان در همه اقشار و گروهها وجود دارد. یک بخشی از آن به خاطر شرایط اقتصادی کشور و یک بخشی از آن اصلاً به خاطر جهانیشدن است. در قشرهای تحصیلکرده هم زیاد است در مهندسان هم است. در کنارش این هم وجود دارد که شاید فردی به هر دلیلی نخواهد در بازار تخصصی خودش کار کند. مسئله دیگر فوت است. طبق آمار سالی ۲ هزار پزشک فوت میکنند. بنابراین باید خروجی سیستم و ورودی آن را حساب کرد که به نظر میرسد اگر بتوانیم شیب افزایش ظرفیت خوبی داشته باشیم در یک بازه ۱۵ سال، سرانه کشور میتواند به یک رشد قابل قبولی برسد.
وی با اشاره به امکان خوب استفاده از فارغالتحصیلان خارج از کشور برای افزایش فوری سرانه پزشک در کشور گفت: بالاخره یک نفر در خارج از کشور و در دانشگاهی تحصیل کرده که رتبه آن از دانشگاههای علوم پزشکی کشور در حوزههایی بالاتر است. حتی گاه در همه حوزهها بالاتر است اما مورد تایید نیست. اینها اگر تسهیل و بازنگری بشود میتواند کمک بکند. پزشکی را اگر با نگاه سلامتمحور و با وجود فناوریهای نوین هوشمند نگاه کنیم، یک مجموعه مبسوطی است و به خدمات مختلف نیاز دارد. در این چارچوب، آوردن ایرانی تحصیل کرده در خارج از کشور مزیتهای بسیار زیادی خواهد داشت.
نظر شما